Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . زندان انفرادی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
solitary confinement
/ˈsɑləˌtɛri kənˈfaɪnmənt/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
زندان انفرادی
حبس انفرادی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
حبس انفرادی
زندان انفرادی
مترادف و متضاد
solitary
1.to be in solitary confinement
1. در زندان انفرادی بودن
تصاویر
کلمات نزدیک
solitary
solitaire
soliloquy
solidly
solidity
solitude
solo
solo album
soloist
solstice
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان