[اسم]

solitude

/ˈsɑːlətuːd/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 انزوا خلوت، تنهایی

معادل ها در دیکشنری فارسی: انزوا تنهایی خلوت
  • 1.He went upstairs to read the letter in solitude.
    1. او به طبقه بالا رفت تا نامه را در خلوت بخواند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان