[ضمیر]

someone

/ˈsʌm.wʌn/
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 کسی

معادل ها در دیکشنری فارسی: یکی کس
  • 1.Eventually someone in the audience spoke.
    1. بالاخره کسی از میان مخاطبین صحبت کرد.
  • 2.There's someone outside the house.
    2. کسی بیرون خانه است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان