Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . آهنگ
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
song
/sɔːŋ/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
آهنگ
معادل ها در دیکشنری فارسی:
آواز
آواز
آهنگ
ترانه
تصنیف
سرود
نغمه
آوازه
1.a love song
1. یک آهنگ عاشقانه
2.We bought a CD of Cole Porter songs.
2. یک سی دی که حاوی آهنگ های "کول پورتر" بود، خریدیم.
3.We sang a song together.
3. ما با همدیگر آهنگی خواندیم.
تصاویر
کلمات نزدیک
sonata
sonar
son-in-law
son et lumière
son
song lyrics
songbird
songster
songwriter
songwriting
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان