[اسم]

soy

/ˌsɔɪ/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 سویا

معادل ها در دیکشنری فارسی: سویا
  • 1.This milk is made from soy.
    1. این شیر از سویا درست شده است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان