[فعل]

to speed up

/spid ʌp/
فعل ناگذر
[گذشته: speeded up] [گذشته: speeded up] [گذشته کامل: speeded up]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 سرعت گرفتن (سرعت چیزی/کسی) بالا رفتن

معادل ها در دیکشنری فارسی: تند شدن
  • 1.The train soon speeded up.
    1. قطار زود سرعت گرفت.

2 بالا بردن سرعت چیزی تسریع کردن

  • 1.They have speeded up the production of the new car .
    1. آنها سرعت تولید ماشین جدید را بالا برده‌اند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان