Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . سرباز صفر
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
squaddie
/ˈskwɑːdi/
قابل شمارش
1
سرباز صفر
informal
1.He joined the army as a squaddie in 1964.
1. او در سال 1964 بهعنوان سرباز صفر به ارتش ملحق شد.
تصاویر
کلمات نزدیک
squad car
squad
squabble
sq.
spying
squadron
squadron leader
squalid
squall
squalor
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان