Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . آلودگی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
squalor
/ˈskwɑlər/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
آلودگی
(ناشی از عدم توجه یا فقر) کثافت، ژولیدگی
مترادف و متضاد
dirtiness
filthiness
cleanliness
1.they lived in squalor and disease
1. آن ها در کثافت و بیماری زندگی کردند.
تصاویر
کلمات نزدیک
squall
squalid
squadron leader
squadron
squaddie
squander
squandering
square
square bracket
square brackets
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان