Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . چرخ کمکی (دوچرخه)
2 . تثبیتکننده (شیمی)
3 . پایدارکننده (هواپیما یا کشتی)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
stabilizer
/stˈeɪbəlˌaɪzɚ/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
چرخ کمکی (دوچرخه)
2
تثبیتکننده (شیمی)
3
پایدارکننده (هواپیما یا کشتی)
ترازگر
مترادف و متضاد
stabilizer
تصاویر
کلمات نزدیک
stabilize
stabilization
stability
stabbing
stab someone in the back
stable
stablemate
stables
stabling
staccato
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان