[اسم]

stability

/stəˈbɪlɪti/
غیرقابل شمارش

1 ثبات استواری، استحکام

معادل ها در دیکشنری فارسی: ثبات
  • 1.Economical and political stability
    1. ثبات اقتصادی و سیاسی
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان