[فعل]

to stash

/stæʃ/
فعل گذرا
[گذشته: stashed] [گذشته: stashed] [گذشته کامل: stashed]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 ذخیره کردن پنهان کردن، انبار کردن

  • 1.He had stashed cash in two safes in his office.
    1. او در دو گاوصندوق در شرکتش پول نقد پنهان کرده بود.
[اسم]

stash

/stæʃ/
قابل شمارش

2 مخفیگاه نهانگاه

تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان