[فعل]

to steam up

/stim ʌp/
فعل گذرا
[گذشته: steamed up] [گذشته: steamed up] [گذشته کامل: steamed up]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 عصبانی کردن برانگیختن، هیجان‌زده کردن

  • 1.You got all steamed up over nothing!
    1. تو سر هیچی این‌قدر عصبانی شدی!

2 بخار گرفتن

  • 1.The bathroom mirror steamed up when he opened the shower door.
    1. او وقتی در حمام را باز کرد، آینه دستشویی بخار گرفت.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان