[فعل]

to stick around

/stɪk ɐɹaʊnd/
فعل بی قاعده فعل ناگذر
[گذشته: stuck around] [گذشته: stuck around] [گذشته کامل: stuck around]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 (در جایی) ماندن نرفتن

informal
  • 1.Stick around; we'll need you to help us later.
    1. بمان؛ ما به تو نیاز داریم که بعداً به ما کمک کنی.
  • 2.You go - I'll stick around here a bit longer.
    2. تو برو؛ من کمی بیشتر اینجا می‌مانم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان