[صفت]

stilted

/ˈstɪltɪd/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more stilted] [حالت عالی: most stilted]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 اجباری زوری و غیرطبیعی

  • 1.We made stilted conversation.
    1. ما مکالمه‌ای زوری و غیرطبیعی داشتیم.

2 دارای زیربنا یا پایه چوبی (خانه)

villages of stilted houses
روستاهایی با خانه‌های دارای زیربنای چوبی
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان