Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . اجباری
2 . دارای زیربنا یا پایه چوبی (خانه)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
stilted
/ˈstɪltɪd/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more stilted]
[حالت عالی: most stilted]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
اجباری
زوری و غیرطبیعی
1.We made stilted conversation.
1. ما مکالمهای زوری و غیرطبیعی داشتیم.
2
دارای زیربنا یا پایه چوبی (خانه)
villages of stilted houses
روستاهایی با خانههای دارای زیربنای چوبی
تصاویر
کلمات نزدیک
stilt
stillness
stillborn
stillbirth
still waters run deep.
stilton
stimulant
stimulate
stimulating
stimulation
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان