[فعل]

to stimulate

/ˈstɪmjəˌleɪt/
فعل گذرا
[گذشته: stimulated] [گذشته: stimulated] [گذشته کامل: stimulated]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل

1 افزایش دادن (فعالیت جسمی و...) فعال کردن

معادل ها در دیکشنری فارسی: برانگیختن تحریک کردن
to stimulate something
چیزی را افزایش دادن
  • The athletes had taken pills to stimulate their metabolic rate.
    ورزشکاران قرص می‌خورند که سرعت متابولیسم خود را افزایش دهند.

2 ترغیب کردن تشویق کردن

معادل ها در دیکشنری فارسی: انگیختن
to stimulate somebody to do something
کسی را به انجام کاری تشویق کردن
  • The courses stimulates students to learn.
    (این) دوره‌های آموزشی دانش‌آموزان را به یادگیری تشویق می‌کند.
تصاویر
کلمات نزدیک
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان