Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . محرک
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
stimulus
/ˈstɪmjələs/
قابل شمارش
[جمع: stimuli]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
محرک
معادل ها در دیکشنری فارسی:
محرک
1.Areas of the brain which respond to auditory stimuli.
1. بخشهایی از مغز که به محرکهای شنیداری واکنش نشان میدهند.
تصاویر
کلمات نزدیک
stimulation
stimulating
stimulate
stimulant
stilton
sting
sting for
stinginess
stinging
stinging nettle
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان