[اسم]

storyline

/ˈstɔːrilaɪn/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 پیرنگ خط داستانی

مترادف و متضاد plot
  • 1.a compelling and tragic storyline
    1. پیرنگ محسور کننده و غم انگیز
  • 2.Her novels always have the same basic storyline.
    2. رمان های او همیشه یک خط داستانی اولیه دارد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان