Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . تا تنور داغ است نان را چسباندن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[جمله]
Strike while the iron is hot.
/straɪk waɪl ði ˈaɪərn ɪz hɑt./
1
تا تنور داغ است نان را چسباندن
تا آهن داغ است چکش کاری کردن
1.We decided to strike while the iron is hot and began to market the product around the time of the Olympics.
1. ما تصمیم گرفتیم تا تنور داغ است نان را بچسبانیم و شروع به فروش محصول در حول و حوش زمان المپیک بکنیم.
تصاویر
کلمات نزدیک
strike up a conversation
strike up
strike off
strike it rich
strike
strikeout
striker
striking
strikingly
string
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان