[صفت]

studious

/ˈstuːdiəs/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more studious] [حالت عالی: most studious]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 درس‌خوان کتاب‌خوان، اهل مطالعه

معادل ها در دیکشنری فارسی: درسخوان
مترادف و متضاد scholarly
a studious young man
یک مرد جوان اهل مطالعه

2 عمدی آگاهانه

his studious absence from public view
غیبت عمدی او از انظار عموم

3 دقیق کوشا، ساعی

  • 1.He made a studious inspection of the buffet.
    1. او بوفه را دقیق بررسی کرد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان