[اسم]

stunt

/stʌnt/
قابل شمارش

1 بدل‌کاری

  • 1.He did all his own stunts.
    1. او تمام بدل‌کاری‌هایش را خودش انجام می‌داد.

2 کار نمایشی شیرین‌کاری، ترفند

a publicity stunt
کار نمایشی تبلیغاتی
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان