Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . گیج شدن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to stupefy
/ˈstjuːpɪfʌɪ/
فعل ناگذر
[گذشته: stupefied]
[گذشته: stupefied]
[گذشته کامل: stupefied]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
گیج شدن
متحیر شدن، کودن شدن
مترادف و متضاد
astound
intoxicate
stun
1.After drinking three glasses of wine, Linda was stupefied.
1. پس از نوشیدن سه لیوان [پیک] شراب، "لیندا" گیج شده بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
stupefied
stuntwoman
stuntman
stunted
stunt man
stupendous
stupid
stupidity
stupidly
stupor
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان