Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . مطیع
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
submissive
/səbˈmɪsɪv/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more submissive]
[حالت عالی: most submissive]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
مطیع
سر به راه، تسلیم
معادل ها در دیکشنری فارسی:
انفعالی
رام
مطیع
مترادف و متضاد
compliant
obedient
yielding
obstinate
1.a submissive girl
1. یک دختر مطیع
تصاویر
کلمات نزدیک
submission
submersion
submersible
submerged
submerge
submissiveness
submit
subordinate
subordinate clause
subordination
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان