Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . حومه
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
suburbs
/ˈsʌbərbz/
غیرقابل شمارش
1
حومه
مترادف و متضاد
the burbs
1.We live in the suburbs of New York city.
1. ما در حومه شهر نیویورک زندگی میکنیم.
تصاویر
کلمات نزدیک
suburbia
suburban
suburb
subtropics
subtropical
subversion
subversive
subvert
subway
subway line
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان