[اسم]

subway

/ˈsʌbweɪ/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 مترو قطار زیرزمینی

معادل ها در دیکشنری فارسی: راه‌آهن زیرزمینی مترو
مترادف و متضاد metro tube underground train
a subway station/train
ایستگاه/قطار مترو
  • a crowded subway station
    یک ایستگاه متروی شلوغ
to ride/take the subway
سوار مترو شدن
  • We can take the subway to Grand Central Station.
    ما می‌توانیم با مترو به ایستگاه "گرند سنترال" برویم.
کاربرد اسم subway به معنای مترو یا قطار زیر زمینی
معادل اسم subway در فارسی "مترو" یا "قطار زیرزمینی" است. به سیستم راه آهن زیرزمینی به منظور حمل و نقل مردم یک شهر (اغلب بزرگ)، subway یا مترو گفته می‌شود. مثال:
".We can take the subway to Grand Central Station" (ما می‌توانیم با مترو به ایستگاه "گرند سنترال" برویم.)

2 زیرگذر

معادل ها در دیکشنری فارسی: زیرگذر
مترادف و متضاد underpass
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان