[اسم]

sufferer

/ˈsʌfərər/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 بیمار رنجور، متحمل

  • 1.cancer sufferers
    1. بیماران سرطانی
  • 2.She received many letters of support from fellow sufferers.
    2. او از طرف بیمارانی مانند خودش نامه های حمایت زیادی دریافت کرد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان