Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . یکشنبه
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
Sunday
/ˈsʌndeɪ/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
یکشنبه
معادل ها در دیکشنری فارسی:
یکشنبه
1.They go walking every Sunday.
1. آنها هر یکشنبه پیادهروی میکنند.
on Sunday
(در) روز یکشنبه
We're going to visit my aunt and uncle on Sunday.
قرار است یکشنبه به دیدار خاله و دایی من برویم.
last/next Sunday
یکشنبه گذشته/آینده
1. Are you busy next Sunday?
1. آیا یکشنبه آینده سرت شلوغ است؟
2. She started work last Sunday.
2. او یکشنبه گذشته کارش را شروع کرد.
Sunday morning/afternoon/night
یکشنبه صبح/ظهر/شب
توضیحاتی در رابطه با واژه Sunday
Sunday یا یکشنبه در بیشتر کشورهای غربی روز تعطیل است. برای بیشتر مسیحیها یکشنبه روز عبادت محسوب میشود. واژه Sunday اسم خاص محسوب میشود و همیشه با حرف بزرگ نوشته میشود.
تصاویر
کلمات نزدیک
sundae
suncream
sunburst
sunburnt
sunburned
sunday school
sundial
sundown
sundries
sundry
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان