Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . تلوتلو خوردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to sway
/sweɪ/
فعل ناگذر
[گذشته: swayed]
[گذشته: swayed]
[گذشته کامل: swayed]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
تلوتلو خوردن
به اهتزاز در آمدن، حرکت کردن به این سو و آن سو
1.A drunk was standing in the middle of the street, swaying.
1. یک فرد مست در وسط خیابان ایستاده بود و تلوتلو میخورد.
2.The trees were swaying in the wind.
2. درختان به خاطر باد به این سو و آن سو خم میشدند.
تصاویر
کلمات نزدیک
swathe
swat team
swat
swastika
swarthy
swaziland
swear
swear by
swear up a blue streak
swear word
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان