Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . ناسزاگویی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
swearing
/ˈswerɪŋ/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
ناسزاگویی
فحش دادن
1.I was shocked at the swearing.
1. من به خاطر ناسزاگویی شوکه شده بودم.
تصاویر
کلمات نزدیک
swear word
swear up a blue streak
swear by
swear
swaziland
swearing-in
sweat
sweat like a pig
sweatband
sweated labor
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان