Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . نمادین
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
symbolic
/sɪmˈbɑːlɪk/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more symbolic]
[حالت عالی: most symbolic]
1
نمادین
سمبلیک، سمبل
معادل ها در دیکشنری فارسی:
رمزی
نمادین
1.He shook his fist in a symbolic gesture of defiance.
1. او مشتش را به نماد ژست دفاعی تکان داد.
2.The dove is symbolic of peace.
2. قمری سمبل صلح است.
تصاویر
کلمات نزدیک
symbol
symbiosis
sylvie
sylvia
sylvan
symbolically
symbolism
symbolize
symmetric
symmetrical
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان