[صفت]

symbolic

/sɪmˈbɑːlɪk/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more symbolic] [حالت عالی: most symbolic]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 نمادین سمبلیک، سمبل

معادل ها در دیکشنری فارسی: رمزی نمادین
  • 1.He shook his fist in a symbolic gesture of defiance.
    1. او مشتش را به نماد ژست دفاعی تکان داد.
  • 2.The dove is symbolic of peace.
    2. قمری سمبل صلح است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان