[قید]

systematically

/ˌsɪstəˈmætɪkli/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 با قاعده ای مشخص به صورت سیستماتیک

مترادف و متضاد unsystematically
  • 1.The plan was developed systematically by a team of experts.
    1. طرح با قاعده ای مشخص توسط گروهی از کارشناسان توسعه یافت.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان