[اسم]

tack

/tæk/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 پونز

معادل ها در دیکشنری فارسی: پونز
مترادف و متضاد thumbtack
  • 1.I fastened the card to the board with a tack.
    1. من کارت را با پونز به تخته وصل کردم.

2 تجهیزات سوارکاری

3 مسیر جهت

4 تغییر مسیر (قایق بادبانی به سمت موافق باد)

تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان