Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . کسی را خسته کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to take out of
/teɪk aʊt ʌv/
فعل گذرا
[گذشته: took out of]
[گذشته: took out of]
[گذشته کامل: taken out of]
صرف فعل
1
کسی را خسته کردن
to take it/something out of somebody
کسی را خسته کردن
Looking after small children really takes it out of you.
مراقبت کردن از بچههای کوچک واقعاً آدم را خسته میکند.
تصاویر
کلمات نزدیک
take out on
take aside
tag along
swot up
stretch away
take through
talk around
talk down to
tear away
tell apart
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان