[اسم]

tar

/tɑːr/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 قیر

معادل ها در دیکشنری فارسی: قیر
  • 1.Tar is used for making roads.
    1. از قیر برای ساختن جاده استفاده می‌شود.

2 قطران

معادل ها در دیکشنری فارسی: قطران
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان