[صفت]

taut

/tɔːt/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: tauter] [حالت عالی: tautest]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 شسته‌رفته تروتمیز

a taut thriller
یک فیلم مهیج تروتمیز
the writer’s taut prose
نثر شسته‌رفته نویسنده

2 کشیده محکم (کشیده‌شده)، سفت

مترادف و متضاد keyed up tense
  • 1.When muscles are taut or cold there is more chance of injury.
    1. وقتی ماهیچه‌ها کشیده یا سرد هستند، احتمال مصدومیت بیشتر است.
taut violin strings
سیم‌های محکم کشیده‌شده ویولن
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان