Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . حشو قبیح
2 . همانگویی (منطق)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
tautology
/tɔːˈtɒləʤi/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
حشو قبیح
تکرار، مکررگویی
مترادف و متضاد
repetition
1.His speeches are full of tautology.
1. سخنرانیهای او پر از حشو قبیح است.
2.Tautology must be avoided.
2. مکررگویی باید اجتناب شود.
2
همانگویی (منطق)
تصاویر
کلمات نزدیک
tauten
taut
taurus
taunting
taunt
tavern
tawdry
tawny
tawny owl
tax
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان