Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . (روز) شکرگزاری
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
Thanksgiving
/ˌθæŋksˈgɪvɪŋ/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
(روز) شکرگزاری
معادل ها در دیکشنری فارسی:
جشن شکرگزاری
1.Thanksgiving is an old tradition.
1. (روز) شکرگزاری یک سنت قدیمی است.
2.We always eat turkey on Thanksgiving.
2. ما همیشه در روز شکرگزاری بوقلمون میخوریم.
تصاویر
کلمات نزدیک
thanks to
thanks for your help.
thanks for calling.
thanks a lot!
thanks
that
that color suits you
that girl is my brother's fiancée.
that hardtop is really in a good shape.
that is to say
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان
