Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . کامل سنجیدن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to think through
/θɪŋk θru/
فعل گذرا
[گذشته: thought through]
[گذشته: thought through]
[گذشته کامل: thought through]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
کامل سنجیدن
کاملا موضوعی را بررسی کردن
1.He'd put the plan into action without thinking it through.
1. او نقشه را عملی کرد، بدون اینکه کامل آن را بسنجد.
2.I need some time to think it through - I don't want to make any sudden decisions.
2. من به مدتی زمان نیاز دارم تا کاملاً آن (موضوع) را بررسی کنم؛ نمیخواهم هیچ تصمیم آنی بگیرم.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
think ahead
thaw out
text back
take through
slip out of
tie in with
top up
touch upon
type in
veg out
کلمات نزدیک
think the world of someone
think the world of
think tank
think over
think out
think up
thinker
thinking
thinly
thinness
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان