[صفت]

thoughtless

/ˈθɔːtləs/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more thoughtless] [حالت عالی: most thoughtless]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 بی‌فکر بی‌ملاحظه، بی‌مبالات

معادل ها در دیکشنری فارسی: بی‌فکر
مترادف و متضاد inconsiderate thoughtful
  • 1.It was just a thoughtless remark.
    1. آن فقط یک اظهارنظر بی‌ملاحظه بود.
to be thoughtless of somebody
نشانه بی‌ملاحظگی کسی بودن
  • It was thoughtless of her to have rushed out and not said where she would be going.
    نشانه بی‌ملاحظگی او بود که باعجله بیرون رفت و نگفت کجا می‌رود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان