[قید]

thoughtfully

/θɔːtfəli/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more thoughtfully] [حالت عالی: most thoughtfully]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 باملاحظه با درنظرگرفتن دیگران

  • 1.Eric has thoughtfully provided copies of all the files.
    1. "اریک" باملاحظه از همه فایل‌ها کپی گرفت.

2 متفکرانه

  • 1.He nodded thoughtfully as I finished speaking.
    1. همین که حرف‌زدنم تمام شد، او متفکرانه سر تکان داد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان