Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . مهمانی گرفتن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[عبارت]
throw a party
/θɹˈoʊ ɐ pˈɑːɹɾi/
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
مهمانی گرفتن
1.He threw the best parties.
1. او بهترین مهمانیها را میگرفت.
2.Nobody can throw a party like her.
2. هیچکس مانند او نمیتواند مهمانی بگیرد.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
throw a curveball
throw a bone
throw
throughway
throughput
throw a sickie
throw a spanner in the works
throw a sprat to catch a mackerel
throw a wobbly
throw a wrench into the works
کلمات نزدیک
open-toed
online gaming
online banking
nosh
north african
throw a punch
throw doubt on
order book
major in
overcooked
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان