[اسم]

timetable

/ˈtaɪmˌteɪ.bl/
قابل شمارش
[جمع: timetables]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 جدول زمانی زمان‌بندی

معادل ها در دیکشنری فارسی: جدول زمانی زمان‌بندی
مترادف و متضاد agenda calendar programme schedule
  • 1.You haven't got the new timetable.
    1. شما هنوز جدول زمانی (برنامه) جدید را نگرفته اید.
[فعل]

to timetable

/ˈtaɪmˌteɪ.bl/
فعل گذرا
[گذشته: timetabled] [گذشته: timetabled] [گذشته کامل: timetabled]

2 زمان‌بندی کردن

معادل ها در دیکشنری فارسی: زمان‌بندی کردن
مترادف و متضاد schedule
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان