[اسم]

tobacco

/təˈbækoʊ/
قابل شمارش
[جمع: tobaccos]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 تنباکو

معادل ها در دیکشنری فارسی: تنباکو توتون
  • 1.Several different tobaccos are grown on the land.
    1. تنباکوهای مختلفی در این زمین رشد می کنند.
  • 2.The government imposed a ban on tobacco advertising.
    2. دولت ترویج و تبلیغ تنباکو را ممنوع اعلام کرد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان