[اسم]

tower

/ˈtɑʊ.ər/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 برج

معادل ها در دیکشنری فارسی: برج
مترادف و متضاد spire steeple
  • 1.There's a clock on the church tower.
    1. روی برج کلیسا یک ساعت قرار دارد.
the Eiffel Tower
برج ایفل

2 دکل مخابراتی

تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان