Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . حوله
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
towel
/ˈtɑʊ.əl/
قابل شمارش
[جمع: towels]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
حوله
معادل ها در دیکشنری فارسی:
حوله
قدیفه
1.She came downstairs wrapped in a towel.
1. (در حالی که) به دورش حوله پیچیده بود از پله ها پایین آمد.
2.towel rail
2. جا حولهای
تصاویر
کلمات نزدیک
toward
tow truck
tow
tout
tousled
towel rail
toweling
tower
tower block
tower of london
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان