[اسم]

traction

/ˈtrækʃn/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 کشش (ارتوپدی)

معادل ها در دیکشنری فارسی: کشش انقباض
  • 1.He spent six weeks in traction after he broke his leg.
    1. او بعد از شکستگی پایش شش هفته کشش انجام داد.
توضیح درباره واژه traction
کشش (traction) نوعی روش درمان در ارتوپدی است که پزشک ارتوپد از ابزارها و دستگاه هایی برای بی حرکتی و یا جا انداختن نسبی و یا جااندازی کامل یک شکستگی استفاده می کند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان