Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . چراغ راهنمایی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
traffic light
/ˈtræf.ɪkˌlaɪt/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
چراغ راهنمایی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
چراغ راهنمایی
مترادف و متضاد
stoplight
1.Turn left at the traffic lights.
1. سر چراغ راهنمایی به چپ گردش کن (بپیچ).
تصاویر
کلمات نزدیک
traffic jam
traffic island
traffic congestion
traffic cone
traffic circle
traffic lights
traffic lights regulate the traffic.
traffic offence
traffic police
traffic warden
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان