[تخصیص گر]

treble

/tɹˈɛbəl/
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 سه‌برابر

  • 1.They sold the house for treble the amount they paid for it.
    1. آنها خانه را سه‌برابر مبلغی که برایش پول داده بودند فروختند.
[اسم]

treble

/tɹˈɛbəl/
قابل شمارش

2 صدای زیر

معادل ها در دیکشنری فارسی: زیر
[فعل]

to treble

/tɹˈɛbəl/
فعل گذرا و ناگذر
[گذشته: trebled] [گذشته: trebled] [گذشته کامل: trebled]

3 سه برابر شدن سه برابر کردن

مترادف و متضاد triple
  • 1.Their profits have trebled in the last two years.
    1. سود آنها در دو سال اخیر سه برابر شده است.
[صفت]

treble

/tɹˈɛbəl/
غیرقابل مقایسه

4 وابسته به صدای زیر

معادل ها در دیکشنری فارسی: زیر
a treble voice
یک صدای زیر
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان