[فعل]

to trivialize

/ˈtrɪviəlaɪz/
فعل گذرا
[گذشته: trivialized] [گذشته: trivialized] [گذشته کامل: trivialized]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 بی‌اهمیت قلمداد کردن بی‌ارزش جلوه دادن، ناچیز شمردن

disapproving
  • 1.It is important not to trivialize children’s worries.
    1. مهم است که نگرانی‌های کودکان بی‌ارزش جلوه داده نشوند.
  • 2.The magazine has been accused of trivializing serious issues.
    2. مجله متهم به بی‌اهمیت قلمداد کردن مسائل مهم شد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان