Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . سربازان
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
troops
/truːps/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
سربازان
معادل ها در دیکشنری فارسی:
لشکر
قشون
1.The president decided to send in the troops.
1. رئیسجمهور تصمیم گرفت سربازان را اعزام کند.
تصاویر
کلمات نزدیک
trooper
troop carrier
troop
trombonist
trombone
troopship
trophy
trophy wife
tropic
tropic of cancer
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان