1.Ricky turned and saw Sue standing in the doorway.
1.
"ریکی" چرخید و "سو" را دید که دم در ایستاده است.
2.She put out the light, turned over and went to sleep.
2.
او چراغ را خاموش کرد، چرخید و به خواب رفت.
3.The wheels of the car began to turn.
3.
چرخهای اتومبیل شروع به حرکت کردند.
توضیح درباره فعل turn به معنای چرخیدن
فعل turn در این کاربرد هم اشاره به حرکت کردن بدن یا بخشی از بدن دارد به گونهای که به سمت چیزی قرار بگیرد یا شروع به حرکت کردن در مسیر متفاوتی بکند و هم اشاره دارد به حرکت کردن چیزی حول یک محور.
توضیح درباره فعل turn به معنای (تبدیل) کردن و (تبدیل) شدن
فعل turn در این کاربرد یک فعل ربطی محسوب میشود و به معنای تغییر کردن و تبدیل شدن یا تغییر دادن و تبدیل کردن است. افعال ربطی حتما نیاز به یک مسند (کاملکننده) دارند.
5
ورق زدن
(به صفحه خاصی از کتاب) رفتن
to turn a page
صفحه ورق زدن
He sat turning the pages idly.
او نشست و از سر بیکاری صفحهها را ورق زد.
to turn to page ...
به صفحه ... رفتن
Please turn to page 57.
لطفا به صفحه 57 بروید.
6
هدف گرفتن
نشانه گرفتن
to turn something on/to somebody/something
چیزی را به سمت کسی/چیزی نشانه گرفتن
1.
He turned the gun on himself.
1.
او اسلحه را به سمت خود هدف گرفت.
2.
Police turned water cannon on the rioters.
2.
پلیس ماشین آبپاش را به سمت شورشیان گرفت.
توضیح درباره فعل turn به معنای هدف گرفتن
فعل turn در این کاربرد به معنی هدف گرفتن و گرفتن چیزی به سمت چیز/کسی دیگر است و جهت چیزی را نشان میدهد. این فعل هم میتواند گذرا و هم ناگذر باشد.
واژه turn در این مفهوم به معنای پیچ یا خم جاده، مسیر، رودخانه و ... است.
9
چرخش
گردش، پیچیدن
to make a left/right turn (into)
به چپ/راست به سمتی/جایی پیچیدن
1.
Make a left turn into Lincoln Street.
1.
به چپ به خیابان "لینکلن" بپیچ.
2.
Please make a right turn here.
2.
لطفا اینجا به راست بپیچ.
توضیح درباره واژه turn
واژه turn در این کاربرد به عمل پیچاندن چیزی یا برگرداندن چیزی اشاره دارد. این عمل میتواند مربوط به رانندگی و حرکت و تغییر مسیر باشد یا مربوط به مسیر راه رفتن.